دنیا مووی

قصه دختر و پسری جوان را روایت می‌کند که در یکی از شب‌هایی که در تهران بیکار و سرگردان با ماشین مشغول گشت‌زدن هستند، تصمیم می‌گیرند برای خوشگذرانی به عروسی‌های مردم بروند...

پدر پروانه در زندان است و از طریق گوشی فرهاد، یکی از هم بندهایش، با دخترش در ارتباط است. پس از مدتی، فرهاد و پروانه به هم علاقه مند می شوند و این آغاز ملاقات های آن ها و شروع ماجراها است...

فردی دفتر ازدواج و طلاق دارد و مشاوره خانواده هم هست. برادرش در خارج از کشور مجری شبکه‌های معاند شده و همین مسأله برای او مشکلات زیادی فراهم ساخته، به توصیه یکی از دوستانش برای اینکه جو متشنج کمی آرام شود و او کمی از حاشیه دور بماند راهی مسافرت می‌شود و در مسیر به خانم جوانی آشنا می‌شود.

مردی که ماهی را دوست داشت بازگشته است. دختری که بهروز را دوست دارد باز می گردد… مرده گان زنده می شوند…

داستان زندگی سه زن است که در یک محله قدیمی زندگی می کنند. یکی کافه دارد، یکی صاحبخانه است و کوچکترین نامزد دارد و منتظر ازدواج است. آنها به نوعی با مشکلات خود ارتباط برقرار می کنند...

آن الیوت زنی جوان است که به دلیل اتفاقاتی غیر منتظره مجبور می شود تا درخواست ازدواج مرد مورد علاقه اش را رد کند، اما هشت سال بعد، آنها دوباره همدیگر را ملاقات می کنند و...

جو و جری دو نوازنده هستند که به تازگی شغل شان را از دست داده اند و وضع مالی شان بسیار خراب است. انها شاهد یک قتل توسط مافیا بوده اند و اکنون مورد تعقیب آنهایند. جو و جری در قالب لباس مبدل زنانه به گروهی از نوازندگان زن می پیوندد و به کالیفرنیا می روند، جائیکه خود را «دفنی» و «جوزفین» می نامند.

بر اساس داستان داش آکل از صادق هدایت، داستان دلاوری در شیراز داش آکل است که عاشق دختری مرجان می شود اما باید عشق خود را فدای شرافت و جوانمردی دلاوری کند...

در آینده ای ناشناخته، دو فرد سختی کشیده با هم ملاقات کرده و در مورد اعمال گذشته و طوری شخصیت آنها شکل گرفته، صحبت میکنند.

مریم (نگار جواهریان) و رضا (شهاب حسینی) با بقیه آدم ها فرق دارند، این فقط یک تفاوت ساده نیست، بلکه یک تفاوت بسیار بزرگ است. آنها باید سعی کنند به دیگران ثابت کنند که تفاوت بزرگ را با معجزه حل کرده اند...