دنیا مووی

انتقال دو دانشجوی جوان به ساختمانی با همسایگان متفاوت، چالش ها و مشکلاتی را برای آنها به همراه دارد.

درباره دختر است که در یک خانواده نسبتاً بزرگ و در یک خانه بزرگ با پدر ومادر، خاله‌ها، دایی و عمویش زندگی می‌کند و قرار است برای او خواستگار بیاید و این موضوع آغاز کنند داستان فیلم است و فیلم از این دریچه روایت می‌شود و جلو می‌رود…

یک مرد میانسال و همسرش که در یک روستا زندگی می کنند و بچه هایشان اکنون ازدواج کرده اند، بچه ای غیر منتظره دارند. این امر آنها را در شرمساری و شایعات مردم روستا قرار می دهد و تصمیم می گیرند آن را مخفی نگه دارند.

جهل و نژادپرستی یک استاد دانشگاه زمانی آشکار می شود که باید دانشجویی را برای مناظره آماده کند...

سیاستمداری بی سواد به زندان میفته، اما آنجا سعی میکند درس بخواند و در امتحان دیپلمی که رد شده شرکت کند تا دوباره به وزارت برگردد اما همه چیز طبق روال او پیش نمی‌رود.

در این فیلم سه داستان به هم پیوسته با شخصیت‌های مختلف را در طی یک روز در تهران روایت می‌کند...

در آینده ای روایت می شود که در آن سیاره مریخ به استعمار انسان ها و بهترین اختراعات بشریت درآمده است. دو دانشجو مخفیانه سوار بر سفینه ای فضایی به مقصد مریخ می شوند تا به دیدار دوستان خود بروند.

یک مرد ایرانی (اکبر عبدی) که در ترکیه گیر افتاده است، به شدت می خواهد ویزا برای رفتن به آمریکا بگیرد. او به امید ازدواج با یک مرد آمریکایی برای گرفتن تابعیت آمریکایی شروع به پوشیدن لباس زنانه می کند، اما شروع به شک و تردید می کند و...

فضلی همسرش را هنگام زایمان فرزندش از دست می دهد و اورا با فرزندشان تنها می گذارد. فضلی درگیر بزرگ کردن امیرعلی و گرفتن شیر از زنان شیرده روستا برای زمان گرسنگی امیرعلی است. امیر بزرگ می شود، به مدرسه می رود و در ادامه تمام ماجراهایی که برای فضلی و امیرعلی با زنان و مردم روستا پیش می آید...

مدلین و اوون کارآفرین های مستقلی هستند که در گاراژ خود کار می کنند و راز سفر در زمان را کشف می کنند. فقط یک مشکل وجود دارد و آن هم اینکه اختلالی در کد، باعث می شود هر روز در یک زمان مشخص یک کپی از مدلین به وجود بیاید.