محمود و جعفر از دوستان قدیمی و بسیار صمیمی هستند. آنها که در آستانه برگزاری مراسم ازدواج فرزندانشان قرار دارند، طی ماجرایی غیرمنتظره با هم درگیر میشوند. و این آغاز ماجراهایی پیچیده بین دو خانواده است، اتفاقاتی که تا رودررویی دو خانواده و به خصوص همسرانشان طاهره و اعظم پیش میرود.
دو آس و پاس به نام های کریم و فرشاد، خیلی اتفاقی سرنخی برای یافتن گنج تزار روسیه به دستشان میرسد. بعد از کشمکش های فراوان مجبور میشوند برای یافتن گنج با همدیگر همکاری نمایند…
ویلای من، داستان پیرمردی 90 ساله و پولدار بهنام آقای مشکات است که قرار است بهزودی فوت کند. وی هرگز ازدواج نکرده و فرزندی ندارد. او فقط چند برادر دارد که همهی آنها فوت کردهاند. وکیل درستکار وی به دنبال وراث واقعی او میباشد که بهطور اتفاقی ارسلان و هدایت که در یک رستوران کار میکنند متوجه این ماجرا میشوند و تصمیم میگیرند که خود را به عنوان برادر زاده مشکات معرفی کنند. ارسلان فردی باهوش و خلاف کار با سابقه است و هدایت نیز سابقه زندان دارد و در جعل مدرک استاد است.
در رئالیتی شوی «ناتو» چند بازیکن حضور دارند. در طول مسابقه 10 پرسش سخت و گاهی اوقات خندهدار از آنها پرسیده میشود و بازیکنان باید با هم به پاسخ درست برسند. از میان این بازیکنان، یک نفر نقش «ناتو» را برعهده دارد. ناتو کسی است که جواب تمام سوالات را از قبل میداند. به غیر از بازیکنی که نقش ناتو را ایفا میکند هیچکس حتی مجری برنامه، از هویت این بازیکن اطلاعی ندارد.
میترا وکیل خوشنامی است که روزی در دفترش یک جنایت رخ میدهد. بنابراین او مجبور میشود برای دفاع از خود تحقیقاتی را درباره یکی از موکلانش آغاز کند و در این راه با دردسرهایی روبهرو میشود که حتی شغلش را نیز به خطر میاندازد...
بهمن و اَحد تولیدی ورشکستهای در پلاسکو دارند و از دست طلبکاران و اهالی پلاسکو فراریاند. اَحد قصد دارد با لادن ازدواج کند، اما پدر لادن ناراضیست و لادن را کتک میزند. لادن به پیش اَحد میرود، اَحد او را در یکی از طبقات پلاسکو پنهان کرده و در را روی او قفل میکند. از طرفی فرنگیس همسر بهمن با او مشکل دارد. بهمن برای دلجویی به خانه میرود، با فرنگیس دعوا میکند و به همراه اَحد به جایی برای قمار میروند اما دست به یکی میکنند، ماشین یکی از قماربازها میدزدند و با پولها فرار میکنند. صبح اَحد و بهمن متوجه میشوند پلاسکو آتش گرفته و لادن در آن زندانی شده…