دنیا مووی

توسکا تصمیم می گیرد که قبل از سفر به اروپا می خواهد تهران را از شمال تا جنوب با دوربینش فیلمبرداری کند. برادر و دوستانش او را در این امر همراهی می کنند. اما در طی آن مشکلاتی برای آنها پیش می آید.

اگر او بتواند چند دقیقه روی بوقلمون بماند، به کتاب رکورد گینس می رسد، اما همه چیز آنطور که انتظار می رود پیش نمی رود...

شایان وکیل‌مدافعی که در اکثر پرونده‌های قضایی پیروز است، در آخرین پرونده‌اش سعی دارد موضوع را پیچیده‌تر کرده تا منافع بیش‌تری به دست آورد اما با ورود رؤیا که به عقد موقت شایان درآمده، اتفاقاتی در زندگی خصوصی‌اش می‌افتد که او را دچار دوگانگی کرده و اعتبار کار و زندگی‌اش در مرز فروپاشی قرار می‌گیرد.

خسرو (شهاب حسینی) به اختلال دوقطبی مبتلاست و با خواهرش زندگی میکند، بنا بر شرایطی خواهر او مجبور به مسافرت میشود و خسرو مجبور شده مدتی در منزل برادرش ناصر که دندانپزشک است زندگی کند و در این مدت اتفاقاتی برای او در منزل برادرش رخ می‌دهد.

داستان دختر جوانی به نام منیژه است که به بیماری قلبی مبتلا است و برادرش حامد را مجبور می‌کند تا انتخاب سختی در مورد اینکه چه باید بکنند و چه کاری عادلانه است انجام دهد.

این فیلم داستان شکوفه و پیمان زوج جوانی است که مرتکب دزدی شده‌اند و به بندر انزلی می‌روند تا شخصی را ملاقات کنند غافل از اینکه طمعشان پرخطر است.

"سیاه باز" فیلمی اجتماعی با موضوع "بیت کوین" است.

این فیلم داستان تحول عجیب و غریب یک عکاس حرفه‌ای مطبوعات است که تلاش دارد با پاکیزگی محیط اطراف، به تطهیر روح و روان خود بپردازد و در نهایت به پاکیزگی روح دست یابد. حامد آبان عکاس حرفه‌ای مطبوعات، با خواندن کتابی در مورد فنگ‌شویی چنان تحت تأثیر پالایش محیط زیست و مبارزه با آشغال‌زایی قرار می‌گیرد که لباس نارنجی مخصوص رفتگران را بر تن کرده، به شهرداری می‌پیوندد و با عنوان «نارنجی‌پوش لیسانسه» به شهرت می‌رسد. اما اعتبار و محبوبیت حامد، زندگی خصوصی و خانوادگی او را با سیلی از فراز و نشیب‌های عاطفی تند و ناگهانی به سمت و سویی دیگر می‌برد.

ژاله و حمید دو جوان از نسل سوم ایرانیان مهاجر در ترکیه هستند. خانواده های آنها برای داشتن یک زندگی آرام به اینجا آمده اند. دو روایت موازی از دو دوره مختلف زندگی شخصیت های جوان را می بینیم...

امین در کما به سر می برد و تقریباً همه چیز گذشته را فراموش کرده است، اما برخی از خاطرات مه آلود خود را به یاد می آورد. او تصمیم می گیرد با یادآوری این خاطرات گذشته جدیدی برای خود بسازد...